بینایی

یک:ما بر این که چه چیزی را اختیار کنیم اختیار نداریم، بلکه در تسخیر توهم‌ها هستیمدو:چون در تسخیر توهم‌های متفاوتی هستیم درگیری ایجاد می‌شودسه:ما چیزی غیر از توهم‌هایی که ما را در تسخیر دارند نیستیمچهار:این که می‌توان از توهم‌ها خلاص شد خود بزرگ‌ترین توهم استپنج:زندگی هیچ دستاوردی نمی‌تواند داشته باشد، زیرا رضایت چیزی جز برآورده شدن خواسته‌های یک توهم نیستشش:این که مدتی یک توهم ما را خشنود می‌کند، دلیل بر همیشگی بودن آن نیستهفت:حتی اگر در جمله‌های بالا به جای توهم واقعیت بگذاریم چیزی عوض نمی‌شود بینایی...

یک: یک قصه همیشه قصه‌ی یک نفر است، فیلم/داستانی که ده کاراکتر دارد ده قصه دارددو: هر فیلم/داستان مسئول قصه‌ی همه‌ی کاراکترهایی است که آن‌ها را معرفی می‌کندسه: وقتی با قصه‌ی لااقل یک کاراکتر ارتباط برقرار می‌کنیم فیلم/داستان برای ما جذاب می‌شودچهار: فرق فیلم/داستان با مستند این است که مستند نمی‌تواند نقاب کاراکترها را بردارد، اما فیلم/داستان می‌تواند چیزی را که کاراکتر از سایر کاراکترها و از خودش پنهان می‌کند به بیننده/خواننده نشان دهدپنج: قصه‌ی یک کاراکتر چیزی جز منطق فکر او نیست بینایی...

[خطر اسپویلر]انیمه‌ی مانستر Monster یکی از انیمه‌های متفاوتیه که توی اکثر رتبه‌بندی‌ها جزو یکی دو انیمه‌ی برتر تاریخ دسته‌بندی شده. و این بی‌دلیل نیست. این انیمه یک انیمه و یک اثر هنری فوق‌العاده هستش.یک نقطه‌ی تفاوت این انیمه با سایر انیمه‌ها در جاییه که شخصیت‌های این انیمه بیشتر بزرگسال هستند. در بیشتر انیمه‌ها بچه‌ها نقش پررنگی دارند. گاهی حتی اگر شخص بزرگسالی وجود داشته باشه دارای نوعی صفات بچه‌گانه هست. اما در انیمه‌ی مانستر بزرگسال‌ها نقش پررنگی دارند، و  بچه‌هاش هم شبیه بزرگسال‌ها هستند.اولین صحنه‌ی انیمه بیرون اومدن دکتر تنما و همکارهاش از اتاق عمل هست. تلنگر‌هایی که یکی بعد از دیگری به دکتر تنما وارد می‌شه اون رو از اون خوش‌خیالی و امنیت اخلاقی‌ای که داشته بیرون میاره.این جمله رو همه شنیدیم: مراقب افکارت باش چون به کردارت تبدیل می‌شه. برای دکتر تنما دقیقا این اتفاق می‌افته. اون برای یک نفر آرزوی مرگ می‌کنه. و یوهان صداشو‌می‌شنوه و اون شخص رو می‌کشه. وقتی دکتر تنما می‌خواد نفر بعدی رو از مرگ نجات بده یوهان به تنما یادآوری می‌کنه که آرزوی مرگ از طرف تنما بوده و اون فقط آرزوی اون رو برآورده. شخصیت اخلاقی‌ای که تنما از خودش در نظر داشت فرو می‌ریزه. و این قدر خشکش می‌زنه که نمی‌تونه نفر بعدی رو از مرگ نجات بده. بنابراین خطر یوهان فقط قدرتش نیست، حقیقتش هم هست. شما موقع دیدن این انیمه حس می‌کنید دارید یک رمان رو می‌خونید. از هیچ کاراکتری ساده عبور نمی‌شه. هر کاراکتری یک‌ قصه برای خودش داره. شما در طول انیمه با کاراکترها و قصه‌های مختلفی آشنا می‌شید که هر کدوم جایگاه و هویت خودشون رو توجیه می‌کنند. بینایی...